از روز اول گوشی انگار تن دستش چسبیده ولش نمیکنه

چقدر این گوشی بینمون فاصله انداخته خدا میدونه

 

من زجر میکشم از این فاصله

و توی وبلاگم عین پیرزنهای هشتاد ساله غر میزنم

 

بدوبیرا گفتن و نفرین کردنم اینجا نشون دهنده ی احساس واقعیم نیست.‍♀️

مثل هر زنی که از ته دل نفرین نمیکنه منم چرت میگم‍♀️

کاملا لحظه ای⌛

 

 

و شیوه ی بنویس و پاک کن و خالی شو رو توی این بلاگ در پیش گرفتم.

 

 

گاهی اوقات کوچکترین رفتاری استخونمو درد میاره

خیلی حساس و زودرنجم  در باطن

و در ظاهر صبور 

 

وقتی که رنجیدم توی نوشته هام میتوپم و بعد پاکش میکنم

و همین خالیم میکنه

و توی واقعیت صبور میشم

انگار جایی خالی شدم

 

 

عاشق همسرمم

و حاضرم بمیرم تا یه تار مو از سرش کم نشه

همه ی وجودم و دار و ندارم رو فدای یه تارموش میکنم

 

 

 

 

 

 

گوشی

  ,توی ,گوشی ,ی ,یه ,فاصله ,    ,و توی ,که رنجیدم ,رنجیدم توی ,وقتی که

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


imanlovey dena-download منو تو ما دانلود فیلم و سریال ایرانی هادی ندائی Christopher's game مطالب اینترنتی Shaina's memory مطالب اینترنتی کتابخانه عمومی رستمکلا